my sweet world



من توی قصر انیمه داستانی مینویسم به اسم برفراز رویاها!
الان تقریبا اخراشم!
اومدم قسمتا رو براتون بزارم برید بخونید یکم طرفداراش زیاد شه:/
قسمت 1
قسمت 2
قسمت 3
قسمت 4
قسمت 5
قسمت 6
قسمت 7
قسمت 8
قسمت 9
قسمت 10
قسمت 11
قسمت اخر فصل یک(12)
قسمت 13
قسمت 14
قسمت 15
قسمت 16
قسمت 17
قسمت پارت یک
قسمت پارت دو
قسمت 19
قسمت 20
قسمت 21
قسمت 22
قسمت 23
قسمت 24(اخر فور اور:|)
ثانیه های رویا1
ثانیه های رویا2
:/خب دگ همین

بچا داستان نوشتن سخته-.-
من به انرژی ها و حمایتتون نیازدارم تا این داستان تقریباااا طرفداردار(|:طرفداردار؟)رو بنویسم پس بخونیدش و ازش حمایت کنید(:
پ.ن:پست اپدیت شد!
برفراز رویاها تمام شد(:

به نام یاتو جان و خرد|:
کزین برتر انیمه برنگذرد
*سرفه میکند*
سلام
*سرفه میکند*
وبو خاک برداشته بود قالب سفارش دادم یکم بیام دستی به سر و رو اینجا بکشم|:
*^*نگاه ایناز چان چه قالب نازی از هیده من ساخته
-.-هرکی به هیده من نزدیک شه بهش نمک میزنم موخورمش
|:عقا من مشهور شدم رف
ت مدرسه البت
|:همه چی از یه دکلمه ساده شروع شد
واسه اربعین خانممون به من گفت بیام دکلمه بخونم 
معاون پرورشیمون خانم مشعوف خوشش اومد دگ من معروف مشههور شدم
|:هرجا نیاز به مجری باشه.
خانم مشعوف:تهامی بیا این متنو بگیر
قبلش
تهامی بیاد دفتر
تازه قراره چندوق دیگه نقالی کنم
._.مجری برنامه صبگاهی بودم
مجری المپیاد درون مدرسه ای._.
مجری امروز|:
و.


های اوری وان(:
مغزم:باشه باو فهمیدیم انگلیسی بلدی:/
من:خفه|=
مغز:البته بلد نیستی چون عنوان رو اشتب نوشتی:/
من:ببند فکت رو|=
اهم اهم:/
کجا بودیم؟|":
هااا|:
من سرویسی شدم:/
البته سرویس نه از این سرویس ون ها:/
یه پراید سفید(خیلی هم باکلاس:/)
خانم آقاجانی^^
دوتا پنجمی و یه چهارمی مثل من(یعنی دوتا پنجمی دوتا چهارمی)تو این سرویس هستیم:/
حالا بگذریم
من مسئول ضرب هستم^.^
مغزم:نکه ریاضیت خیلی خوبه:/
من:خفه|=
مغزم:خفه شم که تو هم میمیری:/
من:همون بهتر که بمیرم از شر این زندگی راحت شم|=
مغزم:خفه باو://تو هنوز هزارتا انیمه داری که هنو ندیدی:/
من:راس میگی ._. تا اون انیمه ها رو نبینم نمیمیرم(:
مغزم:اوتاکو بدبخت:/
من:ضد اوتاکو اسپویل کن عوضی:/
خب کجا بودیم؟|=
هاااا:/
بعد من واییستاده بودم بچه ها ساکت  شن ضرب بپرسم
(قبل اینکه خانوم بیاد اینکارو میکنم)
بعد چند دقیقه.
یه 10 دقیقه شایدم کمتر|=
دگ عصبی شدم-_-
منم که عصبی بشم.^^
خیلی ریلکس ماژیکم و دفترم و روی میز خانوم گذاشتم و.
ســـــــــــــــاکــــــــــــــــــــتـــــــــــــــ-_-
جیغ زدم در حد بلک کاناری:/
بعد همه ساکت شدن و من ضرب پرسیدم^^
بعد که زنگ خورد 
رفتم سوار سرویس شدم و راه افتادیم
(یادتون باشه سرویس ما ون نیس)
بعد ما از یه مسیری میایم که برای کوتاه شدن راه
خلاف میریم:/
وی ار خلافکار ._.
بعد یکی از پنجمیا گفت:خاله پلیس ببینتمون ماشین رو میخوابونه ها نه؟
بعد من گفتم:
اینجا پلیس ندارع
دوربین هم که ندارع:/
ته تهش یه چندتا فحش میخوریمXD
بعد یکی با سرعت از کنارمون رد شد درحالی که ما داشتیم میپیچیدیم._.
خاله(به راننده سرویس میگیم خاله:پررو:/
بعد 5 ثانیه مکث:
خاله:نگا ما چقدر پرروئیم:/
خلافکه میریم .-.
به اونم پررو میگیمD:
من:همیشه که نباید بچه مثبت بود
یه وقتایی هم خلاف کردن لازمه XD
خاله:گزیده ای از.عا کدومتون این رو گفت؟:/
من: من گفتم من اینجام(:
بعد 3 ثانیه:
من:اندرحکایات یسنا XD
عاری فرزندانم|=
من برم:/
بای بای^^

معلم:خب کی میخواد تو این جشن فعالیت داشته باشه؟
همه:مننننننننننننننننننننن
اینجانب:*دست در زیر گونه*|"
---
معلم:کی میخواد برای این درس فلان چیزو درست کنه؟
همه:خانوممممممممممممم منننننننننننننننننن
اینجانب:*سر روی میز*:|
---
معلم:کی میخواد این سوالو جواب بده؟
همه:*صدای جیر جیرک*
اینجانب:مننننننننننننننننننننننننننن!
همه: :|||||||||||||||یسنا خفه شو


Image about girl in like by hanahaki on We Heart It
داستان نوشتمممممم
نسبت به قبلی کوتاه تره و قشنگ تر^^
برید ادامه
نکته:طبق افسانه ها وقتی کسی یه عشق یه طرفه داشته باشه توی قلبش یه گل رشد میکنه.و اون کس انقدر گل برگ سرفه میکنه که بدش ضعیف شه و بمیره.تنها راه نجاتش اینه که اون طرف عاشقش شه یا گلو به طور کامل در بیارن.که در این صورت یا کل احساساتش از بین میره یا طرفو کلا فراموش میکنه.به این میگن هاناهاکی

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

Charlie ایســـتگــاه مطالــعه اهل قلم و اندیشه فــــدکـــــ ملودی چت | چت ملودی | ادرس اصلی ملودی چت دانلودستان ayeghlinkran دانلود آهنگ شاد جدید و قدیمی مشاور|خانواده|ازدواج|طلاق|خیانت|زوج|روانشناس تحقیق و مطالب علمی مقالات مبل و مبلمان مرجع تخصصی کشاورزی و زراعت ایران و جهان